اگر شما یا یکی از عزیزانتان دچار سکته مغزی شده باشید، مشکلات بسیاری وجود دارد که میتواند در پی آن برای فرد بیمار ایجاد شود. در درجه اول، این تأثیرات جسمی، عاطفی و شناختی است. روشهایی برای چگونگی غلبه بر این شرایط معمول بعد از سکته مغزی وجود دارد. برخورد با پیامدهای ناشی از سکته مغزی میتواند ناامید کننده باشد، اما با صبر و تلاش مداوم میتوان پیشرفت چشمگیری را انجام داد.
راههای توانبخشی اثرات ناشی از سکته مغزی
علائم سکته مغزی را تشخیص دهید
یكی از مهمترین راههای موفقیت آمیز بهبودی پس از سكته مغزی، انجام اقدامات پیشگیرانه از جمله شناخت علائم سكته مغزی است زیرا فرد در اثر معالجه فوری میتواند نجات یابد و تا حد زیادی بر احتمال بهبودی كامل وی تأثیر میگذارد. متأسفانه احتمال بروز سكته مغزی دوم در بازماندگان سكته مغزی افزایش مییابد. حدود 25٪ از بازماندگان سكته مغزی دچار سكته مغزی دوم میشوند. در 5 سال اول پس از سكته اول، خطر سكته دوم در حدود 40٪ بيشتر است. خوشبختانه تخمین زده میشود که از کلیه سکتههای دوم، حدود 80٪ از آنها با تغییر در شیوه زندگی و مداخلات پزشکی قابل پیشگیری هستند.
دوباره راه رفتن و افتادگی پا
افتادگی پا دشواری یا عدم توانایی در بلند کردن قسمت جلوی پا به دلیل خستگی یا آسیب عضلات و اعصاب آن است که به حرکت آن کمک میکند. برای مقابله با این امر، استفاده از بریس یا ارتزهای مچ پا (AFO) به عنوان یکی از ابزارهای کمکی اصلی در توانبخشی شناخته شده است. این دستگاهها مانع فرو رفتن قسمت جلوی پا و مختل شدن حرکات راه رفتن میشوند.
مقابله با جمع شدن انگشتان پا
این علامت که معمولاً به “انگشتان پای پیچیده” یا “پای پنجهای” گفته میشود، ناشی از ناسازگاری بین مغز و ماهیچههای پا است. این عدم سازگاری سیگنالها با کنترل حرکات عضلانی، منجر به انقباض بیش از حد انگشتان پا و اسپاسم میشود، شرایطی که ناسازگاری بین مغز و ماهیچههای انگشتان پا ایجاد میشود، باعث انقباض آنها میشود.
بهترین راه برای به دست آوردن قدرت و حرکت در هنگام مقابله با این شرایط، ایجاد انواع تمرینات معمولی از جمله ضربه زدن به زمین با انگشتان پا، برداشتن حوله با پا، فشار و تقویت انگشتان پا است. با تلاش و تکرار، این تمرینات میتواند تفاوت زیادی در بهبودی ایجاد کند.
عدم عملکرد بازو
یکی از شایع ترین نقصهای ناشی از سکته مغزی، اختلال در بازو و دست است. این به طور معمول منجر به کاهش قدرت، هماهنگی و دامنه حرکتی میشود. افراد مبتلا به منظور انجام تمرینات توانبخشی غالباً قادر به حرکت دادن و حمایت صحیح از بازوهای خود نیستند. در صورت بروز این امر، بسیار مهم است که شما در طول توانبخشی، از پشتیبان بازو استفاده کنید تا از ضعف بازوها به دلیل اختلال عدم کارایی ناخودآگاه در این مدت، جلوگیری شود.
اختلال عدم کارایی ناخودآگاه هنگامی اتفاق میافتد که یک فرد دچار سکته مغزی ترجیح میدهد از بازوی قوی خود استفاده کند زیرا حرکت دادن آن راحت تر است. این گرایش باعث میشود که ریکاوری بازماندگان سكته مغزی سخت تر شوند، زیرا به چالش کشیدن بازوی ضعیف شده با این تمرینات نقش مهمی در بازیابی عملکرد بازو دارد. غالباً فیزیوتراپیستها و کاردرمانیها از تکنیکی موسوم به حرکات درمانی ناشی از محدودیت یا CIMT استفاده میکنند تا بازوی ضعیف را به چالش بکشند و تمرینات و ورزشهای بیشتری را ممکن سازند.
فلج دست
فلج ناتوانی عضله در حرکات اختیاری است. سایت انجمن سکته مغزی بیان داشته است که 9 نفر از هر 10 بازمانده از سکته مغزی به دنبال سکته مغزی دچار فلجی میشوند. توانبخشی و درمان میتواند به بازیابی حرکات داوطلبانه کمک کند، حتی چندین سال پس از سکته مغزی.
علائم اصلی فلج دست شامل اسپاسم (گرفتگی عضلات)، ضعف و عدم هماهنگی است. خوشبختانه، روشهای درمانی دیگری علاوه بر این درمان وجود دارد که به مدیریت و بهبودی اسپاسم کمک میکند. درمانهای اضافی شامل داروهایی برای شل کردن عضلات، تزریق بوتاکس (به طور موقت عضلات را شل میکند)، تمرینهای کششی، ضد اسپاسم و ارتز عملکردی است. جراحی نیز برای موارد شدید یکی از گزینهها است.
دائمیترین و کمتر تهاجمیترین درمان فلج دست، درمانی است که با استفاده از نوروپلاستیسیته ارتباط بین مغز و ماهیچههای خود را احیا میکند. برای هرچه موثرتر کردن این تمرینات و افزایش سرعت بهبودی، مهم است که اغلب تمرینات دست خود را تکرار کنید. با انجام تمرینات مکرر، شما آن ارتباط مغز و عضله را تقویت میکنید.
دشواری در صحبت کردن و برقراری ارتباط
یکی دیگر از عوارض جانبی رایج سکته مغزی، آفازی است که عدم توانایی صحبت یا درک گفتار است. این یکی از ناامیدکننده ترین عوارض جانبی برای بازماندگان سکته مغزی است. تخمین زده میشود که 25 تا 40 درصد افرادی که از سکته مغزی نجات مییابند، دچار آفازی میشوند، هرچند که این شرایط فقط به بازماندگان سکته مغزی محدود نمیشود و میتواند هنگامی رخ دهد كه صدمهای به مغز وارد شود، خصوصاً سمت چپ كه با زبان مرتبط است. دو شکل اصلی آفازی وجود دارد: آفازی پذیرنده و آفازی بیان. آفازی پذیرنده زمانی است که فرد در فهمیدن آنچه به وی گفته میشود، دچار مشکل شود. حالت آفازی بیانی نیز هنگامی است که فرد در بیان آنچه که میخواهد بگوید مشکل دارد.
برای مبتلایان به آفازی، مهمترین کاری که میتوانید برای بهبود ارتباط خود انجام دهید، نفس عمیق کشیدن و تلاش برای حفظ آرامش است. اگر بتوانید آرام باشید و روی آنچه میخواهید بگویید تمرکز کنید، موفقیت بسیار بیشتری خواهید داشت. سرخوردگی یا احساس خودآگاهی آسان است، اما لازم نیست. ابزاری را ایجاد کنید که میتوانند برای آسانتر کردن ارتباطات مانند کتاب ،کلمات، تصاویر، عبارات یا نمادها و انتقال پیام به شما کمک کنند.
پس از راه اندازی این ابزارها، کمک گرفتن از یک آسیب شناس گفتاری (SLP) میتواند توانایی شخص را در بازیابی عملکرد طبیعی گفتار، به شدت افزایش دهد. SLP ها میتوانند در توانبخشی انواع رفتارهای گفتاری بدنی کمک کرده و پشتیبانی و راهنمایی مناسب را برای شما یا عزیزانتان ارائه دهند.
کنار آمدن با PTSDپس از سکته مغزی
به دنبال سکته مغزی، عادی است که بیمار دچار PTSD یا اختلال استرس پس از سانحه شود. این وضعیت معمولاً برای بازماندگان جنگی و بازماندگان تجاوز جنسی نیز اتفاق میافتد. علائم متداول PTSD شامل توهمات بیش از حد در سر و یا به شکل کابوس است که حادثه دیده در سر خود تجربه میکند. مدام دیدن این رویداد به طور معمول با اضطراب و احساسات تردید آمیز فرد همراه است. برخی از آنها حالت ناهشیاری یا احساس هوشیاری بیش از حد را تجربه میکنند.
دو درمان اصلی برای PTSD شامل تجویز داروهایی مانند داروهای ضد افسردگی، داروهای ضد اضطراب یا روان درمانی است. اگر در حال تجربه PTSD هستید، مهم است که با پزشک، خانواده و دوستان خود ارتباط برقرار کنید، زیرا یک سیستم پشتیبانی قوی میتواند به شما در یافتن راه رهایی از درد روانی، که شایسته شماست کمک کند.
درک خستگی
احساس خستگی بخشی عادی از زندگی همه است، اما برای بازماندگان سکته مغزی، خستگی یک علامت بسیار شایع است که میتواند مقابله با آن ناامید کننده باشد. حدود 40 تا 70 درصد بازماندگان سكته مغزی دچار خستگی میشوند كه میتواند بهبودی را حتی سخت تر كند. خستگی بعد از سکته مغزی سبب تخلیه فرد هم از نظر جسمی و هم از نظر روحی و روانی میشود و استراحت ممکن است تنها راه حل آن نباشد.
بحث در مورد خستگی با پزشکتان بسیار مهم است تا بتوانند سایر مشکلات بالقوه پزشکی را رد کنند یا تشخیص دهد که آیا ممکن است خستگی ناشی از مصرف داروهای فعلی باشد یا خیر. با صحبت با پزشک مناسب و وقت گذاشتن برای چرت زدن یا استراحت کردن میتوانید به خودتان یا عزیزی که دچار این عارضه شده است، کمک کنید که با خواب آلودگی دائمی خستگی مقابله کرده و در بازگشت به سطح انرژی قبل از سکته مغزی به خود کمک کند.
آموزش به اندامهای استفاده نشده
اگر اندامهای ضعیف شده پس از سکته مغزی به طور مداوم تمرین داده نشوند، عضلات میتوانند دچار آتروفی شده و به دلیل دژنراسیون سلولی از بین میروند. این اغلب در شرایطی اتفاق میافتد که فرد سعی میکند با استفاده از اندام قوی تر خود، وظایف اندام ضعیف خود را جبران کند. تلاش روزانه برای جابجایی اندامهای آسیب دیده برای حفظ و بهبود کارایی لازم است. یکی از روشهای استفاده از حرکات درمانی ناشی از محدودیت CIMT است. CIMT نوعی روش درمانی است که مانع از حرکت اندامهای آسیب ندیده در هنگام تلاش برای تمرین دادن اندام آسیب دیده میشود.
کاهش التهاب و استرس
التهاب در بدن میتواند باعث بروز مشکلات دیگری شود، به همین دلیل مهم است که تا هر زمان که ممکن است از استرس دور بمانید. با شروع استرس، هورمونی به نام کورتیزول بدن را آب میکند و باعث میشود سطح pH با اسیدیته نامتعادل شود. سطح بالای اسیدیته- پس از مدت زمان طولانی- میتواند باکتریهای خوب را در بدن از بین ببرد و باعث افزایش باکتریهای بد شود و در نهایت سیستم ایمنی بدن را تضعیف میکند.
با توجه به این نکته، استفاده از یک پروبیوتیک طبیعی مانند ماست یک راه عالی برای تقویت باکتریهای خوب بدن است. نوشیدنیهای مکمل همچنین میتوانند سیستم ایمنی بدن را به میزان قابل توجهی بهبود بخشند. علاوه بر تعادلpH ، انجام تمرینات مدیریت استرس مانند یوگا، تنفس عمیق، تای چی و مراقبه، میتواند سطح کورتیزول فرد را محدود کرده و باعث ارتقاء سلامت عمومی وی شود.
مقابله با تاثیرات عاطفی
تجربه سكته مغزي نه تنها يك مشكل بزرگ براي غلبه بر جسم است بلکه همچنین میتواند از بسیاری جهات عواقب زیادی را بر روی احساسات یک بازمانده سکته مغزی بگذارد. اگر ناحیهای از مغز شما که شخصیت یا احساسات را کنترل میکند، تحت تأثیر قرار گرفته است، ممکن است شما مستعد تغییراتی در واکنش عاطفی یا رفتار روزمره خود باشید. سکتههای مغزی نیز ممکن است به دلیل وقوع ناگهانی آنها باعث پریشانی عاطفی شوند. مانند هر تجربه آسیب زای زندگی، ممکن است برای شما یا دوست شما نیاز به زمان باشد تا با آسیبهای عاطفی ناشی از سکته مغزی کنار آمده، آنها را بپذیرید و با آنها سازگار شوید.
برخی از تغییرات عاطفی ناشی از سکتههای مغزی ممکن است باعث ایجاد افسردگی و اضطراب شوند. خوشبختانه روشهای مختلفی برای درمان تغییرات عاطفی ناشی از سکته مغزی وجود دارد که اولین قدم برای گفتگو درباره احساس شما یا عزیز شما با پزشک است. درمان ممکن است یک یا ترکیبی از موارد زیر باشد: مشاوره رو در رو، مشاوره گروهی، داروهای درمانی، رژیم و ورزش. موثرترین روش درمانی برای هر کسی متفاوت است و بنابراین مهم است که در این مورد بحث و بررسی کنید که کدام یک از این موارد برای شما بهتر است.
افسردگی
ابتلا به افسردگی جدی به عنوان یکی از عارضههای سکته مغزی است. بعد از سكته مغزی ممكن است احساس ناراحتی و ناامیدی كنید. علائم دیگر افسردگی ممکن است شامل تحریک پذیری یا تغییر در عادتهای غذایی و خواب شما باشد.
در کنار مصرف دارو و پیگیری درمان، تحقیقات زیادی نشان میدهد که چند تغییر ساده در شیوه زندگی به تسکین علائم افسردگی کمک میکند. اگر شما یا یکی از عزیزان شما در مقابله با عواقب عاطفی ناشی از سکته مغزی، شرایط سختی را پشت سر میگذارید، در اینجا نکاتی در مورد نحوه برخورد مثبت و انعطاف پذیری آورده شده است:
- در یک گروه پشتیبانی شرکت کنید. صحبت در مورد مشکلات خود با افرادی که در همان وضعیت هستند باعث میشود احساس تنهایی کمتری داشته باشید و بتوانید بینش مفید یا روشهای مختلفی را برای مقابله با مشکلات ارائه دهید.
- غذای سالم بخورید. مصرف یک رژیم غذایی مناسب برای سلامت عمومی و بهبودی شما پس از سکته مغزی بسیار مهم است و همچنین میتواند سلامت روان شما را بهبود بخشد.
- از نظر اجتماعی فعال بمانید. اگرچه ممکن است شما به اندازه گذشته نتوانید کار خود را انجام دهید، اما بسیار مهم است که با خانواده و دوستان در تماس باشید و در فعالیتهای اجتماعی شرکت کنید.
- تا حد امکان مستقل باشید. انسانها باید احساس کنند که مستقل و شایسته هستند. بهبود سکته مغزی ممکن است نیاز به کمک یک مراقب داشته باشد، اما اگر مواردی وجود دارد که با خیال راحت میتوانید خودتان انجام دهید، بر آن اصرار کنید.
- به طور منظم تمرین کنید. فعالیت بدنی، به خصوص کم تحرکی مانند راه رفتن، ثابت شده است که سلامت روان را تقویت میکند و همچنین به بهبود شما کمک میکند.
مراقب کند شدن ریکاوری باشید
مرحله کند شدن ریکاوری به نقطهای اشاره دارد که در آن مرحله، یک بازمانده از سکته مغزی شاهد کاهش سرعت یا توقف در پیشرفت بهبودی خود است. اغلب، مهمترین پیشرفتها در مرحله تحت حاد اتفاق میافتند، که معمولاً سه تا شش ماه اول پس از سکته مغزی است (البته شواهد حکایتی در مورد افرادی که پیشرفت قابل توجهی در بهبودی پس از سکته مغزی در خارج از آن این منطقه زمانی دارند، وجود دارد.)
کار بعد از سکته مغزی
از آنجا که مغز ارگان بزرگی است که هنگام بروز سکته مغزی تحت تأثیر قرار میگیرد، احتمال دارد که برخی از عملکردهای آن دچار مشکل شوند. بعد از سکته مغزی، یادگیری چیزهای جدید یا حتی صرفا یادآوری اطلاعات قبلی میتواند یک چالش باشد و کار کردن با افکار ممکن است به طور ناگهانی دشوار باشد.
بعد از توانبخشی، بسیاری از بازماندگان سکته مغزی خود را قادر به بازگشت به محل کار میبینند، اما آماده سازی برای این انتقال میتواند سؤالات بسیاری را به وجود آورد. آیا از نظر جسمی قادر به انجام کار خود هستید؟ آیا معلولیت شما از بین رفته است؟ برای ارتباط با کارفرمای خود چه چیزی لازم دارید؟ اینها میتوانند سؤالاتی دشوار باشند، اما قابل جواب دادن هستند. برخی ممکن است هرگز نتوانند به همان کار سابق برگردند، اما برای برخی دیگر، فقط کمی کمک لازم است.
هنگامی که شما آماده بازگشت به محل کار هستید، مهم است که حقوق خود و کارفرمای خود را بدانید. به خاطر داشته باشید که اگر حتی در صورت داشتن مسکن مناسب قادر به انجام وظایف اساسی شغل خود نباشید، کارفرمای شما موظف نیست موقعیت دیگری را به شما پیشنهاد دهد یا نقش جدیدی را برای شما ایجاد کند. آنها ممکن است به هر حال مایل به این کار باشند، اما این یک الزام نیست.
درک و مبارزه با از دست دادن حافظه
این مورد نه تنها برای افراد بازمانده از سكته مغزی امری عادی است، بلكه از بین رفتن حافظه میتواند طیف وسیعی از افراد را از طریق چندین عامل دیگر تحت تأثیر قرار دهد. سن، ترومای جسمی و استرس عاطفی میتوانند باعث کاهش حافظه شوند، اما بازسازی قدرت حافظه بسیار ممکن است و میتواند سرگرم کننده باشد.
به طور خاص، ترکیب فن آوری با تمرینهای توانبخشی روزانه یک روش عالی برای نشان دادن پیشرفتهای سریع است. برنامههای بی شماری برای تلفنهای هوشمند و تبلتها وجود دارد که از تکنیکهای مختلفی برای بهبود چشمگیر حافظه استفاده میکنند و این امکان را برای یادآوری برنامه قرار ملاقاتها و نظارت بر سایر بیماریها نیز دارند.
از دمانس عروقی آگاه باشید
یک مشکل شایع در بین بازماندگان سکته مغزی این است که این علائم عملکردهای شناختی را مختل میکند که میتواند مرتب کردن اطلاعات را به چالش بکشد.
به دلیل آسیب رگهای خونی ناشی از سکته مغزی، فشار خون، کلسترول و قند خون باید در سطح نرمال حفظ شود تا جریان خون خوبی در بدن ایجاد شود. اگر مبتلا به دیابت هستید، بسیار مهم است که به میزان قند و انسولین خون خود دقت کنید. مطالعات نشان دادهاند که با مدیریت این سه مؤلفه میتوان از زوال عروقی کاسته یا از آن جلوگیری کرد.